ml> منتظر ابا صالح - چشمان منتظر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 منتظر ابا صالح - چشمان منتظر

غیبت کوتاه مدت و نواب خاص

سه شنبه 87 اردیبهشت 24 ساعت 8:43 صبح

yoosofezahra.com

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد سال بطول نینجامید ( از سال 260هجری قمری. تا سال 329هجری قمری ) که در این مدت نایبان خاص ، به محضر حضرت مهدی علیه السلام می رسیدند ، و پاسخ نامه های سؤالات را به مردم می رساندند . نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام علیه السلام را داشته اند ، چهار تن می باشند که به " نواب خاص " یا " نایبان ویژه " معروفند .

عثمان بن سعید عَمْروی (رحمة الله )
او را عثمان بن سعید عسکری هم می گویند زیرا او از قریه عسکر سامره بوده است. او را سمّان هم میگویند زیرا بخاطر پنهان داشتن منصب سفارتی که از جانب امام زمان علیه السلام داشت روغن فروشی می کرد . رسم وی چنین بود که شیعیان اموالی را که برای امام حسن عسگری علیه السلام میاوردند بوی میدادند و او از ترس آنها را میان خیک روغن پنهان می نمود و بدینگونه بخانه امام میرساند.
آن مرد بزرگوار موثق امام هادی علیه السلام و امام حسن عسگری علیه السلام بوده است و از عرب بنی اسد بوده است. احمدبن اسحاق قمی می گوید: روزی خدمت امام هادی علیه السلام رسیدم عرض کردم : آقا من گاهی سعادت درک حضورتان را دارم و گاهی از این فیض بی نصیب می مانم در اینجا همه ی اوقات این فیض برایم میسر نمی گردد سخن چه کسی را بپذیرم و از چه کسی پیروی نمایم فرمود: این عمرو عثمان بن سعید مردی موثق و امین است آنچه وی برای شما نقل کند از طرف من می گوید و آنچه به شما میرساند از جانب من می رساند. احمد بن اسحاق می گوید بعد از رحلت آن حضرت روزی بخدمت امام حسن عسکری علیه السلام شرفیاب شدم و همان سوال را از آن حضرت نیز کردم آن حضرت هم فرمودند: این ابوعمرو مردی موثق و امین است هم مورد وثوق امام گذشته بود و هم نزد من در زمان حیات و ممات موثق می باشد آنچه بشما برساند از جانب من میگوید و از طرف من می رساند.
عثمان بن سعید پیش از ولادت حضرت ولی عصر علیه السلام بمدت پنج سال از طرف امام هادی علیه السلام و امام حسن عسکری علیه السلام وکیل و نماینده بود و در اینجا متذکر این نکته باید شد که موقعیت این دو امام بزرگوار طوری بود که با مردم نمی توانستند براحتی ارتباط داشته باشند . به همین جهت از طریق شاگردان خاص و شیعیان با ایشان ارتباط برقرار می کردند و از فواید این وضعیت شاید بتوان آماده کردن مردم برای غیبت امام عصر علیه السلام بوده تا امر غیبت امام علیه السلام به یکباره صورت نپذیرد و مردم بیش از حد حیران و سرگردان نشوند و تحت فشار قرار نگیرند و این امر تدریجاً انجام شود.
هنگامی که عثمان بن سعید الطاف و بزرگواری را از امام علیه السلام در حق خود شنید به سجده ی شکر افتاد و خدا را سپاس گفت و اشک شوق از دیدگانش جاری گشت . عثمان عمروی از دوران کودکی حجت خدا به مقام سفارت و نیابت از طرف آن حضرت منصوب شد. او از جمله کسانی است که در مراسم غسل و کفن و نماز و دفن امام حسن عسکری علیه السلام شرکت نمودند.
از جمله توقیعات که از ناحیه امام عصر علیه السلام که بوسیله عمروی ( عثمان بن سعید ) برای شیعیان صادر شد توقیعی می باشد که بجهت بشک افتادن جمعی از شیعیان درباره ی وجود مقدس آن حضرت بوده که آنحضرت مردم را نصیحت می فرمایند.
هنگامی که سفیر اول حضرت ولی عصر علیه السلام دیده از جهان برتافت شیعیان در غم و اندوه قرار گرفتند خاطر شریف حضرت ولی عصر علیه السلام نیز در سوگ او محزون گردیدند و طبق نامه ی شریفی که به افتخار فرزند بزرگوارش محمد بن عثمان از ناحیه مقدسه صادر شد به فرزندش تسلیت فرمودند در این نامه چنین آمده است:
" ما برای خدائیم و بازگشتمان به سوی اوست تسلیم فرمان خدا به قضای الهی هستیم. پدرت سعادتمندانه زیست و نیکو از این جهان دیده بربست خدا رحمتش کند و او را به اولیاء و موالی خود ملحق سازد که همواره در راه آنها کوشا بود در چیزهایی که او را به خدا نزدیک سازد تلاش فراوان داشت خدای تبارک و تعالی رویش را سفید و درخشنده گرداند و لغزشهایش را ببخشد".
در نامه دیگری که بعنوان تسلیت از آن ناحیه مقدس صادر شده است نشانگر حزن و اندوه زیاد حضرتش و فقدان سفیر گرامیش و نیز موقعیت او نزد امامش می باشد که ضمن بشارت بر جانشینی پسرش محمد بن عثمان به جای پدرش این چنین مرقوم می فرمایند:
" خداوند به تو اجر جزیل و صبر جمیل مرحمت فرماید ما و شما در این حادثه دچار غم و اندوه شدیم از جدائی و فراق او احساس وحشت کردیم خدایش او را شاد و مسرور گرداند از کمال سعادت او این بود که خدای تبارک و تعالی فرزندی چون تو به او عنایت فرموده است که در جای او بنشینی و منصب او را به عهده بگیری و از خدا برایش رحمت و مغفرت بطلبی".

محمد بن عثمان (رحمة الله)
سفیر دوم حضرت ولی عصر علیه السلام در غیبت صغری ابوجعفر بن عثمان ملقب به « عسکری دوم » است که دوران سفارت او با ایام خلافت عباسی ، معتضد عباسی، مکتفی عباسی، و 10 سال از خلافت مقتدر عباسی مصادف شد و در حدود 40 سال مقال والای نیابت خاصه را به عهده داشت و در سال 305 دیده از جهان بر بست. محمد بن عثمان بعد از درگذشت پدرش به مقام سفارت منصوب شد . در مورد وثاقت او توقیعات شریفه ای که دو نمونه نقل کردیم کافیست امام حسن عسکری علیه السلام نیز خطاب به یکی از یاران درباره ی او چنین می فرماید:
" عَمری ( عثمان بن سعید ) و پسرش ( محمدبن عثمان ) هر دو مورد اعتماد و وثوق من هستند و هر چه بگویند از من گفته اند و هر چه روایت می کنند از من روایت کرده اند سخنان ایشان را بشنو و فرمانشان را اطاعت کن که هر دو مورد امین و مورد وثوق هستند".
و امام عصر علیه السلام نیز در توقیع شریفشان در حق محمد بن عثمان می فرمایند:
" او در همین حال مورد وثوق و اعتماد ماست و او در پیش ما مقام و منزلتی دارد که او را دلشاد می سازد خداوند لطف و کرمش را در حق او افزون کند که او مولای تواناست و همه ستایشها مخصوص اوست که شریکی ندارد و صلوات و سلام و درودهای فروان بر رسول گرامی حضرت محمد صلی الله علیه و آله و اهلبیت او باد".
توقیعات مبارک حضرت با همان خطی که در زمان پدرش عثمان صادر می شد بدست او صادر می گشت و بشیعیان می رسید و شیعیان جواب سوالات خود را از طریق ایشان از امام عصر علیه السلام می گرفتند و واسطه ی بین آنحضرت و مردم بود. محمد بن عثمان پس از 40 سال افتخار خدمت و افتخار تصدی پست رفیع نیابت سرانجام در سال 305 هجری به دار آخرت شتافت و جهان تشیع را در سوگ خود به ماتم نشاند خدای رحمتش کند و ما را از شفاعتش محروم نسازد. قبر آن بزرگوار در شهر بغداد می باشد. علائم و کرامات زیادی از وی ظاهر شد . معجزات امام زمان علیه السلام به دست او آشکار می گردید و امور بسیاری از جانب امام علیه السلام به شیعیان خبر داد که همه باعث بصیرت شیعیان در خصوص وجود امام دوازدهم گردید.
محمدبن عثمان قدس الله روحه قبری برای خود حفر نمود بود که هر روز داخل آن می شد و یک جزء قرآن را تلاوت می کرد سپس بیرون می آمد وقتی علت آنرا سوال می کنند می فرماید: برای مردن اسبابی هست بعداً که از او سوال می کنند می فرماید: مامور شدم که خود را جمع و جور کنم، سپس دو ماه بعد وفات می کنند که در کتاب غیبت شیخ طوسی نوشته شده که در آخر ماه جمادی الاولی سال 305 وفات می فرماید.

ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی ( رحمة الله )
سومین نائب خاص امام عصر علیه السلام است که حدود 21 سال متصدی مقام مقدس سفارت بود که دوران سفارتش با دو خلیفه عباسی ( مقتدر و راضی ) مصادف شد و در گذشت آن بزرگوار سال 326 هجری قمری بوده است. محمد بن عثمان که در سال آخر عمر با برکتش بسیار پیر و ناتوان شده بود در دو سال آخر زندگی قبض اموال شیعیان را به حسین بن روح واگذار کرده بود و در واپسین لحظات زندگی به شیعیان حاضر در مجلس فرمود: " به من امر شده که به ابوالقاسم حسین بن روح وصیت نمایم".
یکبار حسین بن روح به پیشگاه حضرت ولیعصر علیه السلام نامه نوشت و اجازه تشرف به حج خواست از ناحیه مقدس چنین پاسخ صادر شد: " امسال نرو " حسین بن روح بسیار اندوهگین و در فرصت دیگری اجازه خواست در پاسخ چنین فرمان رسید :" اگر ناگزیر از رفتن باشی با آخرین قافله حرکت کن ". او نیز به آخرین قافله به راه افتاد . بعد حکمت آن معلوم شد زیرا همه ی قافله های قبلی با قرامطه روبرو شدند و فقط قافله آخر جان بسلامت برد آن سال که به « تناثر کواکب » معروف شد صدها نفر از حجاج میان عراق و حجاز زیر دست قرامطه کشته شدند و فقط قافله آخر از قتل و غارت مصون ماند.
حسین بن روح 21 سال عهده دار منصب سفارت بود و با احتساب 2 سال اخیر محمد بن عثمان مجموعه دوران نیابت او به 23 سال می رسد که سرانجام در شعبان 326 از جهان دیده بربست و شیعیان را در غم و اندوه فراوان فرو برد.
نخستین توقیعی که بدست حسین بن روح از ناحیه مقدس مشرف صدور یافته بود به این شرح بود:
" ما او ( حسین بن روح ) را می شناسیم خدا همه ی خوبیها و رضای خود را به او بشناساند و او را با توفیق خود سعادتمند گرداند از نامه ی او اطلاع یافتیم و به وثوق او اطمینان داریم وی در نزد ما مقام و جایگاهی دارد که او را مسرور می گرداند خداوند احسان خود را درباره ی او افزون گرداند".
این توقیع در روز یکشنبه که 6 شب از ماه شوال گذشته بود در سال 305 ق رسیده بود

ابوالحسن علی بن محمد سَمُری ( رحمة الله )
چهارمین و آخرین سفیر حضرت ولی عصر علیه السلام که بعد از رحلت حسین بن روح به مقام سفارت منصوب شد و مدت سه سال عهده دار این منصب بوده در نیمه شعبان 329 هجری قمری دار فانی را وداع گفت و با رحلت او باب سفارت بسته شد و دیگر کسی ادعای نیابت خاصه نمی کند مگر اینکه دروغگو باشد. از اصحاب نزدیک امام حسن عسگری علیه السلام بوده . دوران سفارتش با دو خلیفه عباسی ( راضی و متقی ) مصادف شد . از توقیعات شریفی که در اواخر سفارت او صادر شد توقیع ذیل می باشد.
" اما در مورد حوادثی که روی می دهد به راویان حدیث ما رجوع کنید که آنها حجت من برشما هستند و من حجت خدا بر آنها هستم."
و بدین سان پایه های مرجعیت و غیبت کبری استوار ساخت تا شیعیان در این مقطع حساس از نظر احکام اسلام بی سرپرست نمانند و با مراجعه به مراجع عالیقدر تقلید وظائف شرعی خود را دریافته و عمل کنند.
در روزهای بیماری او از وی پرسیدند که به چه کسی ما را توصیه می کنی؟ که بعد از تو در مسائل شرعی و حقوقی به او مراجعه کنیم؟ فرمود:
" خدا مشیتی دارد که آنرا انجام خواهد داد"
آنگاه نامه ای را که از ناحیه مقدسه رسیده بود در آورد مهر آنرا شکافت و برای حاضران قرائت نمود . متن توقیع شریف به خط حضرت بقیة الله ارواحنا فداء چنین بود:
" بنام خداوند بخشنده خدا پاداش برادرانت را در سوگ تو افزون سازد که شش روز دیگر رحلت خواهی کرد کارهایت را فراهم ساز و کسی را برجانشینی خود بر نگزین و به کسی وصیت مکن که غیبت کامل ( کبری ) فرا رسیده دیگر تا روزی که خدای تبارک تعالی بخواهد ظهوری نخواهد بود و آن مدتی بس دراز خواهد بود که دلها را قساوت خواهد گرفت و زمین پر از ظلم و ستم خواهد شد در این دوران برخی از شیعیانم ادعای مشاهده ( نیابت خاصه ) خواهند نمود آگاه باشید که هرکس ادعای مشاهده کند ( نیابت خاصه ) پیش از خروج سفیانی و وقوع صیحه دروغ گفته است که هیچ حول و قوه ای جز برای خداوند بزرگ و بزرگوار نیست."


نوشته شده توسط : منتظر ابا صالح

نظرات دیگران [ نظر]


شمشیر حضرت مهدی علیه السلام

سه شنبه 87 اردیبهشت 24 ساعت 8:32 صبح

 

yoosofezahra.com

شمشیر مهدی ، سیف الله و سیف الله المنتقم است . شمشیری است خدائی ، شمشیری است انتقام گیرنده از ستمگران و مستکبران . شمشیر مهدی شمشیر انتقام از همه جانیان در طول تاریخ است . درندگان متمدن آدمکش را می کشد ، اما بر سر ضعیفان و مستضعفان رحمت می بارد و آنها را می نوازد .
روزگار موعظه و نصیحت در زمان او دیگر نیست . پیامبران و امامان و اولیاء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجای آوردند . بسیاری از مردم نشنیدند و راه باطل خود را رفتند و حتی اولیاء حق را زهر خوراندند و کشتند . اما در زمان حضرت مهدی علیه السلام باید از آنها انتقام گرفته شود . مهدی علیه السلام آن قدر از ستمگران را بکشد که بعضی گویند : این مرد از آل محمد صلی الله علیه و آله نیست . اما او از آل محمد ( ص ) است یعنی از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانیت است . از روایات شگفت انگیزی که در مورد حضرت مهدی علیه السلام آمده است ، خبری است که از حضرت امام محمد باقر علیه السلام نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در این روایت حضرت باقر علیه السلام می فرمایند :
" مهدی ، بر مرکبهای پر صدایی ، که آتش و نور در آنها تعبیه شده است ، سوار می شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر می کند " . و نیز در روایت امام محمد باقر علیه السلام گفته شده است که بیشتر آسمانها ، آباد و محل سکونت است . البته این آسمان شناسی اسلامی ، که از مکتب ائمه طاهرین علیهما السلام استفاده می شود ، ربطی به آسمان شناسی یونانی و هیئت بطلمیوسی ندارد و هر چه در آسمان شناسی یونانی ، محدود بودن فلک ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسی اسلامی ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بیشمار و قمرها و منظومه های فراوان . و گفتن چنین مطالبی از طرف پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام باقر
علیه السلام جز از راه ارتباط با عالم غیب و علم خدائی امکان نداشته است .


نوشته شده توسط : منتظر ابا صالح

نظرات دیگران [ نظر]


صورت و سیرت حضرت مهدی علیه السلام

سه شنبه 87 اردیبهشت 24 ساعت 8:28 صبح

 

yoosofezahra.com

چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند :
" چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و کشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش کشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت . گونه هایش کم گوشت و اندکی متمایل به زردی - که از بیداری شب عارض شده - بر گونه راستش خالی مشکین . عضلاتش پیچیده و محکم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شکوه رهبری سرشار . نگاهش دگرگون کننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر " .
حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اکنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است . چون ظاهر شود ، به کعبه تکیه کند ، و پرچم پیامبر صلی الله علیه و آله را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی کند .
حضرت مهدی علیه السلام در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی علیه السلام عادل است و خجسته و پاکیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حکومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا که حد خدایی جاری گردد . مهدی علیه السلام حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون کشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حکومت مهدی علیه السلام حکومت جباران و مستکبران ، و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مکه - قبله مسلمین - مرکز حکومت انقلابی مهدی علیه السلام شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند . برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ کند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و حکومتی ، جز حکومت حقه و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد .
آری ، چون مهدی علیه السلام قیام کند زمینی نماند ، مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، و اشهد ان علی ولی الله بلند گردد .
در زمان حکومت مهدی علیه السلام به همه مردم ، حکمت و علم بیاموزند ، تا آنجا که زنان در خانه ها با کتاب خدا و سنت پیامبر علیه السلام قضاوت کنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمرکز یابد . مهدی علیه السلام با تایید الهی ، خردهای مردمان را به کمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد  .
مهدی علیه السلام فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد . در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند . حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی علیه السلام آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود . در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنکه مهدی علیه السلام آنجا را آباد سازد . در قضاوتها و احکام مهدی علیه السلام و در حکومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .
مهدی علیه السلام ، عدالت را ، همچنان که سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد .


نوشته شده توسط : منتظر ابا صالح

نظرات دیگران [ نظر]


<   <<   6   7   8   9   10      >