ml> نمازگزاردن حضرت بر جنازه مطهر پدر - چشمان منتظر
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 نمازگزاردن حضرت بر جنازه مطهر پدر - چشمان منتظر

نمازگزاردن حضرت بر جنازه مطهر پدر

سه شنبه 87 اردیبهشت 24 ساعت 8:19 صبح

yoosofezahra.com

در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشت ،شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی علیه السلام می رسیدند .
از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند ، و امام چنان کرد .
آنان پسری را دیدند که بیرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبیه به پدر خویش . امام عسگری فرمود : " پس از من ، این پسر امام شماست ، و خلیفه من است در میان شما ، امر او را اطاعت کنید ، از گرد رهبری او پراکنده نگردید ، که هلاک می شوید و دینتان تباه می گردد . این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید ، تا اینکه زمانی دراز بگذرد" . و بدین گونه امام یازدهم ، امام مهدی را به جماعت شیعیان معرفی فرمود ، و استمرار سلسله ولایت را اعلام داشت .
باری ، حضرت مهدی علیه السلام پنهان می زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسگری در روز هشتم ماه ربیع الاول سال 260 هجری دیده از جهان فرو بست . در این روز بنا به سنت اسلامی ، می بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند ، و یا بد خواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند ، و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند .

پس از شهادت امام عسگرى علیه السلام، برادر آن حضرت که "جعفر" نام داشت بر در خانه نشست و مردم نزد او می ‏آمدند. از یک طرف به او تسلیت می ‏گفتند و از طرفى مقام امامت را به او تبریک می ‏گفتند . جعفر، مردى فاسق، شرابخوار و اهل عیش و طرب بود . کسانى که در جستجوى امام حقیقى بودند، بخوبى می ‏دانستند که او در ادعاى خودش راستگو نیست (از این رو در تاریخ از وى به عنوان "جعفر کذاب" یاد شده است) .
هنگامى که تصمیم گرفتند بر جنازه مطهر امام عسگرى علیه السلام نماز گزارند، جعفر حاضر شد و خواست بر حضرت نماز بخواند . در این لحظه، مردم متوجه کودکى گندمگون، با موهایى پیچیده و چهره‏اى نورانى شدند که نزد جعفر آمد، رداى او را کشید و گفت: "اى عمو! کناربرو که من سزاوارتر از تو هستم که بر پدرم نماز بخوانم!" جعفر رنگش متغیر شد و با بهت و حیرت کنار رفت . آن کودک که کسى جز امام زمان (عج) نبود، بر پدر نماز خواند و آن بدن مطهر را نزدیک امام هادى علیه السلام دفن نمود .
جعفر کذاب واقعه را به "معتمد"- خلیفه عباسى- گزارش داد و همچنین به او گفت که چگونه خدمتکارى از جانب آن کودک، نزد مردمى که در جستجوى امام زمان خود پس از امام عسکرى علیه السلام بودند آمد همچنین از امورى خبر داد که جز عالم به غیب، کسى قادر به آن نیست .
معتمد خدمتکاران خود را نزد کنیز امام عسکرى علیه السلام فرستاد تا کودک را بیابند، ولى "صیقل"، کنیز امام عسگرى علیه السلام، وجود چنین کودکى را تکذیب کرد و پس از آن نیز نتوانستند حضرت مهدى علیه السلام رابیابند .


نوشته شده توسط : منتظر ابا صالح

نظرات دیگران [ نظر]